ابرکوه – نمایندگی یزد فردا: علی اکبر قیومی ابرقوئی:بیستم دی ماه، سالروز قتل ناجوانمردانه و مظلومانه مؤثرترین و ماندگارترین دولتمرد در تاریخ ایران معاصر، مرحوم میرزا تقی خان امیر کبیراست. بزرگمردی که یادگارهای ارزشمند برجای مانده از روش، منش، خوی و خصلت هایش و نیز حاصل زحمات و خدماتش هیچگاه از ذهن مردمان و حافظه تاریخ ایران محو نخواهد شد. امیر کبیر را به راستی و شایستگی می­توان بزرگترین منادی اصلاح نظام اداری و قهرمان مواجهه با فساد اخلاقی و دیوانی در ایران معاصر دانست که خالصانه جان شریفش را نیز بر سر این کار نهاد و بدین سان راه روشن و نام نیکش را ماندگار ساخت.

 

مطالعه در زمان و زندگانی میرزا تقی خان و به ویژه ماجراهای منجر به قتل فجیع او اگرچه طاقت گداز است و جانسوز اما بی نهایت لازم است و عبرت آموز؛ چراکه به میزان بسیار زیادی ما را به خلقیات و روحیات مردمان و حکومت­گران ایرانی و ویژگی های نظام دیوانسالاری از نوع وطنی آن آشنا می سازد.

 

در این یادداشت مختصر که بهانه کوچکی برای بزرگداشت نام نیک امیر کبیراست، از منظری تحلیلی و بر سبیل اجمال به بزرگ­ترین ثمره خدمات امیر و نیز عمده ترین دلایل مقابله با وی و قتلش اشاره می­گردد. فااعتبروا یا اولی الابصار ...

 

الف) امیر کبیر، احیاگر  اعتماد، افتخار و امید:

 

جامعه ای که حس "افتخار و اعتماد ملی" در آن مرده باشد و "امید" به افق های روشن آینده در آن رنگ باخته است، جامعه ای مرده محسوب می شود که هیچ امیدی به تعالی و ترقی آن نمی رود. امیر کبیر در اوج روزگار تحقیر و تسلیم تاریخ و تمدن ایران در عهد ناصری عهده­دار صدارت دولت ایران گردید. او به خوبی دریافته بود که با یک ملی ضعیف و زبون و دولتمردانی مرعوب و تسلیم نمی­توان تصویری روشن از آینده ترسیم نمود. امیر در همین دوران سیاه، سفرای بریتانیای کبیر و امپراطوری روسیه تزاری را به عمد تحقیر می نمود و حتی نمایندگان ایشان را به چوب بست و یا آنکه بی ملاحظه با فرق مجعول بابیت و بهائیت که ساخته و پرداخته بیگانگان بود به مبارزه برخاست. صدر اعظم، در همین روزگار رکود، روزنامه دایر کرد، به اصلاح ساختار ارتش و دربار و نظامات مالی مملکت همت گماشت، نخستین کارخانه های صنعتی را در کشور راه­اندازی نمود، دارالفنون را دایر کرد، دانشجویانی را برای تحصیل فنون نوین به اروپا گسیل داشت و در امر اقتصاد، ضمت کنترل واردات و انتظام گمرکات، قوانین بسیار تسهیل کننده ای در جهت حمایت از تجار ایرانی و رواج و رونق تولید و تجارت وضع نمود.

 

اگرچه توطئه قتل امیر، بخش بزرگی از اصلاحات او را ناقص و ناتمام گزارد اما بدون تردید مؤثرترین و ماندگارترین ثمره اقدامات و ابتکارات صدراعظم، احیای امید به آینده، ایمان به توانمندی ها و بازیابی حس افتخار و اعتماد ملی در میان دولتمردان، عالمان، مبارزان و آزادی­خواهان کشور در نسل های بعد بوده است. به همین دلیل، الگوی رفتاری و آمال ترقیخواهانه امیر، درس آموز بسیاری کسان در تاریخ معاصر و نیز راهگشای بسیاری از جنبش­ها و جریانات اصلاح­گرایانه در ایران بوده است؛ به گونه­ای در تمام حرکت های اجتماعی و آزادی خواهانه پس از امیر کبیر و فارغ از اهداف، ساختارها و ایدئولوژها، همواره از وی به نیکی و بزرگی یاد شده است.

 

ب) فضیلت مقتول:

 

خدمات امیر کبیر به ملت و کشور ایران، دودمان قاجار و در راس آن شخص ناصرالدین شاه برجسته و بی نظیر است. اما سؤال آنجاست که با وجود تمام ی شایستگی و دولتخواهی این صدر اعظم باکفایت، طراحی و اجرای قتل وی توسط یادی جلاد نادری را چگونه باید توجیه کرد؟ به چه دلیل سلطان قاجار باید دستور دهد تا شاهرگ حیاتی شایسته­ترین دولتمردش را در حالی که او را برکنار کرده و به تبعید فرستاه است، قطع کنند؟

 

اگر در سیر تاریخ بشر، سرنوشت بسیاری از انسان­های بزرگ و دوران­ساز را مورد بررسی و دقت نظر قرار دهیم، متوجه خواهیم شد دقیقاً همان دلایل بزرگی و برجستگی ایشان، موجب مقابله، مواجهه و حتی قتل آنان بوده است. به فرموده ملای رومی:

 

دشمن طاووس آمد پر او                                ای بسا شه را بکشته فر او

 

گفت: من آن آهوم کز ناف من                                                ریخت این صیاد خون صاف من

 

ای من آن روباه صحرا کز کمین                                  سر بریدندش برای پوستین

 

(مثنوی معنوی، دفتر اول، 208)

 

آنچه باعث کشته شدن امیر گردید، نقاط ضعف و نواقص او نبود بلکه دقیقاً کمالات و فضایل وی بود که او را محسود سست عنصران دربار ناصری قرار داد. نخبه­کشی و فضیلت ستیزی از جمله ویژگی­های افراد ضعیف النفس و زبون و از جمله مشخصات جوامع دچار انحطاط و ابتذال است. در چنین جوامعی چون غالب مقدرات امور به دست افراد میانمایه و عاری از فضیلت است، ظهور شخصیت های بزرگ و برجسته و اقبال مردم به آنها، خطری برای جایگاه اجتماعی و پایگاه پوشالی اینان محسوب می شود. میانمایگان، اهل فضیلت را دشمنان خود می­دانند و از هر حربه و خدعه ای در مقابله و مواجهه با آنان استفاده خواهند نمود. از سعدی علیه الرحمه بشنویم که خوش فرمود : "صد چندان که دانا را از نادان نفرت است، نادان را از دانا وحشت است" (گلستان، باب پنچم)  و دقیقا همین عنصر شیطانی، یعنی "وحشت از دانایی و توانایی" دلیل قتل رجالی همچون امیر کبیر و بسیاری از دیگر بزرگان در طول تاریخ است.

 

امیر کبیر اگرچه یک آشپززاده بود اما به مدد توفیق و استعداد، مدارج ترقی را طی نمود و بهتر از هرکس با درد مردمان، هزارتوی فاسد دیوانسالاری ایران و خاندان قاجار آشنا بوده و سعی در اصلاح امور داشت. بدیهی است ظهور این بزرگ مرد برای دولتمردان بی مایه و درباریان فاسد قاجار خطری بزرگ و بی­مانند بود و هیچ چیز جز کشتن مظلومانه امیر، عطش قدرت خواهی و کامجویی ایشان را سیراب نمی ساخت.

 

باری، با پاسداشت مجدد یاد و نام صدراعظم لایق دربار ناصری که جان خویش را بر سر مبارزه با فساد در ایران نهاد، امید داریم چنانچه پیکر میرزا تقی خان، میهمان مولای خویش در نجف اشرف است، روح این بزرگمرد نیز که همواره به تدین و تشرع شهره بوده است، در بهشت رحمت و رضوان الهی بر سفره امیرالمومنین علی (ع) میهمان و متنعم باشد. انشاالله

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا